نتایج جستجو برای عبارت :

کوالا

کوالا ها حیوونای گوگولی و خوابالو هستن برای آشنایی شما با کوالا ها من یه مقاله براتون آماده کردم
**********
کوالا ها حیوونایی بسیار بامزه و گوگولی هستن با موهای نرم و چشمانی گرد و بامزه با بینی کوچولو و چنگال های بزرگ ، کوالا ها در رده ی پستاندارا و کیسه خداران علف خوار هست ، کوالا ها در حیات وحش استرالیا پیدا می شوند و فقط از برگ های درخت اکالیپتوس تغذیه می کنن و لونه ی کوالا ها در علفزار ها و بالای درختهاست
و روز ها هم روی شاخه ی درختا می خوابن ،
کوالا ها حیوونای گوگولی و خوابالو هستن برای آشنایی شما با کوالا ها من یه مقاله براتون آماده کردم
**********
کوالا ها حیوونایی بسیار بامزه و گوگولی هستن با موهای نرم و چشمانی گرد و بامزه با بینی کوچولو و چنگال های بزرگ ، کوالا ها در رده ی پستانداران و کیسه داران علف خوار هست ، کوالا ها در حیات وحش استرالیا پیدا می شوند و فقط از برگ های درخت اکالیپتوس تغذیه می کنن و لونه ی کوالا ها در علفزار ها و بالای درختهاست
و روز ها هم روی شاخه ی درختا می خوابن ،
سلام این پست درمورد کوالا های خابالوهه
کوالا ها ، حیوونایی بسیار بامزه و گوگولی هستن با موهای نرم و چشمانی گرد و بامزه با بینی کوچولو و چنگال های بزرگ ، کوالا ها در رده ی پستانداران و کیسه داران علف خوار هست ، کوالا ها در حیات وحش استرالیا پیدا می شوند و فقط از برگ های درخت اکالیپتوس تغذیه می کنن و لونه ی کوالا ها در علفزار ها و بالای درختهاست
و روز ها هم روی شاخه ی درختا می خوابن ، طول عمر اونا تو حیات وحش 13 تا 18  ساله و وزن کوالا های بالغ 4 تا 1
سلام این پست درمورد کوالا های خابالوهه
کوالا ها ، حیوونایی بسیار بامزه و گوگولی هستن با موهای نرم و چشمانی گرد و بامزه با بینی کوچولو و چنگال های بزرگ ، کوالا ها در رده ی پستانداران و کیسه داران علف خوار هست ، کوالا ها در حیات وحش استرالیا پیدا می شوند و فقط از برگ های درخت اکالیپتوس تغذیه می کنن و لونه ی کوالا ها در علفزار ها و بالای درختهاست
و روز ها هم روی شاخه ی درختا می خوابن ، طول عمر اونا تو حیات وحش 13 تا 18  ساله و وزن کوالا های بالغ 4 تا 1
این هفته پامو از خونه بیرون نذاشتم.بخوام بهتر بگم فقط چند بار در حد سی ثانیه رفتم رو بالکن رخت آویز رو گذاشتم و برگشتم تو خونه.شنبه آخرین جلسه ی کلاسم تو این ترم بود و یکشنبه پریود شدم.همون شب سردرد وحشتناکی شدم که زد به چشمام و تا همین الان ادامه داره.چند وقته با پریودم سردرد میشم و رو این حساب تا آخر هفته صبر کردم اما تموم نشد.فشارمو گرفتم و پایین بود.میخوام بعد از ناهار برم بیمارستان.
رسما این هفته کوالا بودم.همه ش درازکش و در بهترین حالت در
من با بعضی از صفاتی که رو حیوونا میذارن مشکل دارم و به نظرم این‌کار نامناسبه. مثلا یه جوری میگن خر نفهمه، انگار بقیه‌ی حیوونا اوقات فراغتشون رو به حل معادلات لگاریتمی می‌پردازن! یا مثلا همچین میگن کوالا‌ها فقط می‌خورن و می‌خوابن، انگار مثلا گوسفند‌ها هر‌ روز صبح ساعت ۵ بیدار میشن، یه چای تلخ می‌خورن، می‌رن بالا سر دکل نفت تا آخر شب!!
پیش نوشت:ممنون از خانم جعفری (روزنوشت های یک کوالا)بابت دعوت به چالش بیست سال آینده خود را چگونه می بینید.
بیست سال بعد 39 سال خواهم داشت؛به دلیل آنکه میخواهم مسیر جدیدی برای خودم بسازم دو سال بعد هم برایم قابل بیش بینی نیست چه برسد به بیست سال بعد...
   به نظرم لازم بود قبل از این چالش،چالش دیگری وجود داشت به اسم
ادامه مطلب
BluRay,The Outback 2012,x265 HEVC,بلوری,دانلود انیمیشن The Outback 2012,دانلود انیمیشن قهرمانی به نام کوالا با دوبله فارسی,دانلود دوبله فارسی انیمیشن The Outback 2012,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی انیمیشن The Outback 2012,دانلود فیلم The Outback 2012 720p,دانلود کارتون با دوبله فارسی,دانلود مستقیم انیمیشن The Outback 2012 1080p,دوبله فارسی,قهرمانی به نام کوآلا,
ادامه مطلب
یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتری با جوجه هایش روی آن درخت زندگی می کردند هر چه جوجه ها بزرگتر می شدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجه ها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجه ها نشست، جوجه ها که تابحال هیچ پرنده ای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند «مثلا پنهان شدند
یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتری با جوجه هایش روی آن درخت زندگی می کردند هر چه جوجه ها بزرگتر می شدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجه ها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجه ها نشست، جوجه ها که تابحال هیچ پرنده ای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند «مثلا پنهان شد
خب، بیست سال زمان خیلی زیادیه، مخصوصا برای منی که هنوز حتی بیست سال زندگی نکرده‌م! =))
تا بیست سال دیگه، من همسن الان مامان خواهم بود. 
پس قاعدتا ازدواج‌ کرده‌م. از پرورشگاه بچه آورده‌م. 
قله‌های مدارج علمی رو یکی پس از دیگری فتح کرده‌م. :دی
اگر خدا بخواد، یه کتاب‌فروشی باز کرده‌م.
امیدوارم دست‌کم یه زبان دیگه یاد گرفته باشم تا اون موقع!
واقعا چیز دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه، من حتی نمی‌دونم بیست سال زندگی کردن چه حسی داره. =))))) 
بعدانوشت: به
حرف از عناد بود،یاد کج بحث گفتناش افتادم،خدایی از رو لجبازی نیس
واقعا درک نمیکنم یوختایی!
ـ
دیروز صبحونه الهه سادات پیشمون نشسته بود
بهش گفتم صبحم بخیر شد دیدمت❤
و چقدر دیروز روز بخیری بود
ظهر که با رفیقجان گذشت
غروب که با خانواده
و شب که با جان ِدل بخیر شد.
اونقدر ک بعد مدتها هی غش غش بخندم و موهام بریزه تو صورتم
اونقدر ک از از حواس پرتی راه گم کنم
ـ
امیرعلی بغلم کرده محکم فشارم میده از این بغلا که میچسبه
کوفته قلقلی به روم نمیاره دلش تنگ میش
اگر پست مرتبط را ندیده‌اید به اینجا سر بزنید ---> فراخوان وبلاگی (1)
خب! وقت آن رسیده که از لیست عزیزانی که در پست فراخوان وبلاگی (1) اعلام کردند که تمایل به همکاری دارند رونمایی کنم! بسیار سپاسگذارم که به درخواست بنده اهمیت ندادید و پست را به اشتراک نگذاشتید، البته به جز ساجده که این کار را کرد.
 
اسامی دوستان به ترتیب زمانی که پیام دادند:
1. عالیس ---> خیالپرداز نادان
2. یک آشنا ---> یک آشنا
3. ساجده ---> Teepee
4. کازیوه ---> بوسیدن پای اژدها
5. زهرا -
حقیقت این است که زیباییِ معاصر، آدم‌های بدون مو را می‌پسندد. گمانم کمی پدوفیل شده‌ایم که ترجیح می‌دهیم بدنمان همچون یک کودک، بی‌مو باشد. بله، من و هزاران زن دیگر، عکس‌هایی از دست و پاهایمان که مو دارد را به اشتراک می‌گذاریم تا این پیام را به دنیا برسانیم که مو داشتن یک ویژگیِ عادیِ انسانی‌ست! زن‌ها عکس‌هایی پست می‌کنند که به وضوح موهای زیر بغل و خط مایویشان مشخص است. اما حقیقت این است که من و امثال آن‌ها در این دوره «کثیف» نامیده می‌
اگر پست مرتبط را ندیده‌اید به اینجا سر بزنید ---> فراخوان وبلاگی (1)
خب! وقت آن رسیده که از لیست عزیزانی که در پست فراخوان وبلاگی (1) اعلام کردند که تمایل به همکاری دارند رونمایی کنم! بسیار سپاسگذارم که به درخواست بنده اهمیت ندادید و پست را به اشتراک نگذاشتید، البته به جز ساجده که این کار را کرد.
 
اسامی دوستان به ترتیب زمانی که پیام دادند:
1. عالیس ---> خیالپرداز نادان
2. یک آشنا ---> یک آشنا
3. ساجده ---> Teepee
4. کازیوه ---> بوسیدن پای اژدها
5. زهرا -
هرروز, روز خداست روز خدا هم که بد نمیشه البته این نظر مادر بزرگمه
بنظر بنده حقیر هر روزی که از خواب پامیشیم همون اول صبح از قیافه اش معلومه که قرار روز بدریختی باشه یا نه
مثلا امروز , از همون لحظه که چشمامو باز کردم فهمیدم روز مزخرفی رو در پیش دارم گوشام کیپ شده و سرم شبیه یه بادکنک روی آبه و صد البته که کلییییییی کار سرم ریخته , میتونم خوشبین باشم و بگم واااای خداروشکر یه کار دارم که خب تو این شرایط غنیمته ولی از اونجایی که امروز از دنده چپ پاشد
اگر پست مرتبط را ندیده‌اید به اینجا سر بزنید ---> فراخوان وبلاگی (1)
خب! وقت آن رسیده که از لیست عزیزانی که در پست فراخوان وبلاگی (1) اعلام کردند که تمایل به همکاری دارند رونمایی کنم! بسیار سپاسگذارم که به درخواست بنده اهمیت ندادید و پست را به اشتراک نگذاشتید، البته به جز ساجده که این کار را کرد.
 
اسامی دوستان به ترتیب زمانی که پیام دادند:
1. عالیس ---> خیالپرداز نادان
2. یک آشنا ---> یک آشنا
3. ساجده ---> Teepee
4. کازیوه ---> بوسیدن پای اژدها
5. زهرا -
بهترین گزینه ایستگاه اتوبوس در گوا ماسنگ است. اگر میخواهید مالزی را بیشتر بشناسید با تبلیغ سوشیال همراه باشید. به دنبال اتوبوسی به تاناه راتا یا ایپوه باشید. ممکن است اتوبوس هایی به کوالا لیپیس هم موجود باشد. گردشگری خوراکی مهم در جهان شناخته می شود بطوریکه چند سال پیش پنانگ به‌عنوان مقصد گردشگری خوراکی عدد یک جهان معرفی شد.
معرفی جاذبه های تاریخی و طبیعی استان توسط راهنمایان گردشگری سبب جذب هر چه بیشتر گردشگر می شود. به گزارش خبرگزاری شبس
سلام 
امشب پنجشنبه بود(جمله رو:)).میدونی چند وقتی هست که پنجشنبه‌ها بوی پنجشنبه رو نمیده.پنجشنبه‌هایی که بعد یه هفته خسته کننده میرفتم باشگاه با بچه و آخر تمرین تو رختکن یا کنار سالن ولو میشدیم.ممد از دوست دخترای جدیدش و مهمونیایی که میرفت میگفت و ما هم چرت و پرت میگفتیم و میخندیدیم.تو راه برگشت هم لش سوار ماشین بودیم.فوتبال ۱۲۰ ساعت یازده شب شبکه ورزش تنها چیزی هست که از اون پنجشنبه‌ها باقی مونده.داشتم. به تکاپوم برای درسایی که این ترم ارا
خیلی احادیث و شعر داریم راجع به زندگی در حال و کسی که درگیر گذشته ها و آینده ها باشه خب به هیچکدومش نمیرسه. در صورتی به آینده میرسه که تو حال باشه. منم دوست دارم بیشتر تو حال باشم. بماند که به یه کوالا تبدیل شدم که ساعتها میخوابه و تو خوابهاش مکاشفه داره راستیتش (احساس میکنم دارم خیلی لاتی صحبت میکنم). خب خب واقعیت اینکه در حال حاضر من بر سر یه چندراهی هستم. هرکدوم از این راههایی که جلوی منو میتونه کلی زندگی منو دگرگون کنه و هرکدوم با اون یکی زمی
یا ملجا العاصین
 
 
از پاییزِ امروز که عدد دهگانِ سنش،« یک» را گذرانده ، به تویی که خودِ منی در زمانِ دهگانی که « یک» بود...
 
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند
 
پاییزِ کوچکِ من که حالا، در راهرو مدرسه گریه میکنی ، بگذار برای تسلی ات بگویم که راست میگویند که این هم بگذرد.
که "حدیث" را، بعدها نخواهی دید جز در دقایقی کوتاه و اتفاقی... که دیگر خودت مایل به ادامه ی عمیقِ این دوستی نخواهی بود.
اما " بهار"... حقیقتش توصی
سلام
به سیاق گذشته و چالش های بلاگستانی، این بار سیدجواد علوی دست به قلم شد و چالشی به راه انداخت با عنوان "نامه ای به گذشته"، و بنده رو مفتخر و به این چالش دعوت کرد. ماهیت این چالش رو با خوندن سطور زیر متوجه خواهید شد...
نامه حمید سی و یک ساله به حمید پانزده ساله؛
ای نامه که می روی به سویش، از جانب من ببوس رویش (رویم!)
سلام پسر
میدونم با دیدن این نامه قطعاً یاتاقان زدی و احتمالاً آب و روغن قاطی کردی! و سلول های خاکستری مغزت دچار یأس فلسفی شدن!! اما ل
Sing: خیلی شیرین بود. کوالایی که نزدیکه سالن نمایشش رو از دست بده. ترتیب یک مسابقه آواز خوانی رو می ده اما همه چیز اون جور که اون انتظارش رو داره پیش نمیره. من عاشق اون سکانسیم که خانوم خوکه می ره فروشگاه :) و یکی از سکانس های مورد علاقه دیگه ام اون کاریه که کوالا انجام می ده و دوستِ گوسفندش بهش کمک می کنه :)
Monster Family: جالب بود. درباره یه خونواده چهار نفره که با هم ارتباط خوبی ندارن! یه جور طلاق عاطفی بین اعضای خونواده اتفاق افتاده بود. پدر خانواده خی
سلام
قبل از اینکه به این پویش بپردازم از خاطرات وبلاگ نویسی خودم بگم که از کجا شروع شد تا به اینجا رسید؛ سال سوم دبیرستان بالاخره پدرم رو راضی کردم برام کامپیوتر بخره، اون وقت ها دوستان و همکلاسی های من چند سالی زودتر از من به جرگه کامپیوتر داران پیوسته بودن و من هنوز از غافله عقب بودم. یادمه اصول اولیه کامپیوتر رو از داییم یاد گرفته بودم و وقتی کامپیوتر خریدم یه چیزهایی بلد بودم، بماند که تو همون ماه اول یه گندی زدم که مجبور شدم هارد کامپیوت
این موزه به شکل ساختمان سه طبقه است که از چوب ساخته شده است. ساختمان موزه به هشت اتاق مجزا تقسیم شده است و سه گالری دارد. گالری ها، محلی برای نمایش سلاح های جنگی، وسایل سلطنتی، هنرهای تزئینی و دیگر اقلام فرهنگی است. همه معماری و طراحی این موزه نمونه کپی شده از کاخ سلطان منصور است.امروزه بسیاری از گردشگران و توریست ها به دنبال بازدید از جاذبه های گردشگری آنتالیا هستند که از مهمترین این جاذبه های گردشگری آنتالیا می توان به مواردی از جمله شهر با
سلام
قبل از اینکه به این پویش بپردازم از خاطرات وبلاگ نویسی خودم بگم که از کجا شروع شد تا به اینجا رسید؛ سال سوم دبیرستان بالاخره پدرم رو راضی کردم برام کامپیوتر بخره، اون وقت ها دوستان و همکلاسی های من چند سالی زودتر از من به جرگه کامپیوتر داران پیوسته بودن و من هنوز از غافله عقب بودم. یادمه اصول اولیه کامپیوتر رو از داییم یاد گرفته بودم و وقتی کامپیوتر خریدم یه چیزهایی بلد بودم، بماند که تو همون ماه اول یه گندی زدم که مجبور شدم هارد کامپیوت
 
اصطلاحات نوعی زبان تلویحی و ضمنی است. عبارت
تلویحی به سخنی گفته می شود که معنی آن هیچ ارتباطی با کلمات استفاده شده در آن
عبارت ندارد. این عبارات از زبانی خلاقانه برای به اشتراک گذاشتن ایده یا احساس
استفاده می کنند.
در این مقاله می خواهیم شما را با اصطلاحاتی در
زبان انگلیسی آشنا کنیم که نام حیوانات در آنها استفاده شده است. با این کار هم با
اصطلاحات جالب آشنا می شوید و هم  نام
حیوانات را بهتر به خاطر می سپارید. استفاده از این اصطلاحات، راهی با
آنه‌ی دوست داشتنی و موقرمزی من سلام

آنه تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت؟
می دانستی که تکرار غریبانه‌ی روزهایت، تکرار غریبانه‌ی روزهای من هم بود. 
همیشه دوست داشتم خواهری داشته باشم. همان روزهایی که تو دیانا را یافتی و این یگانه دوستت آمد تا دیگر دستان کوچکت تنها نماند و دل‌نازکت بی‌دلیل در تنهایی نشکند، من هم تو را یافتم. می‌خواستم جای خالی خواهر نداشته را برایم پر کنی. اما گاهی آدم‌ها دوست دارند با دیدن خودشان، بیشتر ذوق‌زده شون
 
آتش‌سوزی جنگل‌های استرالیا این روز‌ها در صدر تمامی خبرگزاری ها دیده می‌شود و موجب نگرانی همه مردم دنیا شده است. آتشی که به ۶ ایالت گسترش یافته و جان بیش از نیم میلیارد جانور را گرفته و همچنان ادامه دارد.
برترین‌ها: آتش‌سوزی جنگل‌های استرالیا این روز‌ها در صدر تمامی خبرگزاری ها دیده می‌شود و موجب نگرانی همه مردم دنیا شده است. آتشی که به ۶ ایالت گسترش یافته و جان بیش از نیم میلیارد جانور را گرفته و همچنان ادامه دارد.
استرالیا با اکو سیس
یک:
وقت روئیدنم ... سرما زد ... تنم قبل بهار لرزید!
خندید ... هنوز زمستان نرفته بود گفت: اولین تجربه ات !.... روئیدنی!
دو:
روحم در اسانسور میان کلیدها ... یک را زد!
ارواح دیگر کشتند مرا ... سرکلید صد!
سه:
قربانی ام اسماعیل! جای تو اگر مردی!
ایستاده نگاهم کن!............" بابای تو ابراهیم"
 
 
چهارم:
خندیدیم از شوخی های علم ... توی سینما!
از فیزیک معکوس ... هواپیما!
از رشد " بن سای " توی گلدان!
از ترکیب " کلون و...گوجه"!
حالا بمیریم ... مگر چه می شود؟
اگر تا این حد جوک بلدیم؟!!!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها